گفت و گو

آرامگاهِ استاد علینقی وزیری، از مرمت تا «موزهٔ وزیری»

آرامگاهِ استاد علینقی وزیری، از مرمت تا «موزهٔ وزیری»

آرامگاهِ استاد علینقی وزیری، از مرمت تا «موزهٔ وزیری»

 

 

 

هجدهم شهریور سالروز درگذشتِ یکی از برجسته‌ترین موسیقی‌دانان ایرانی است. علینقی وزیری مشهور به کلنل وزیری، از پیشگامان آهنگسازی برای اجرای ارکستر در ایران و نخستین کسی است که نت‌نویسی و همچنین «اعتدال مساوی» را در موسیقی ایرانی ترویج کرد. این هنرمند ارزشمند نخستین بار در کتاب  دستور تار، ردیف موسیقی ایران را مکتوب کرد و تئوری موسیقی نوین ایران را به رشتهٔ تحریر درآورد. او که تحصیلات عالی موسیقی خود را در اروپا سپری کرده بود، با تأسیس «مدرسهٔ عالی موسیقی» هنرمندان برجسته‌ای همچون روح‌الله خالقی، ابوالحسن صبا، اسماعیل مهرتاش، حسین سنجری و ... را پرورش داد و در آموزش علمی موسیقی در ایران تلاش‌های بسیار نمود. از ایشان با عنوان «پدر موسیقی نوین ایران» یاد می‌شود.

سال‌نوای موسیقی ایران در آستانهٔ چهل‌ و دومین سالروز درگذشتِ این موسیقی‌دان برجستهٔ ایرانی، گفتگویی با هنرمند و پژوهشگر موسیقی، بهنام موحدان (پندار) که نسبت به مرمّتِ آرامگاه و به ثمر رسیدن طرحِ موزهٔ استاد وزیری همت گماشته‌، انجام داده است.

 

  • لطفاً در مورد مرمّتِ آرامگاه استاد علینقی وزیری بگویید، آیا نهاد، بازماندگان، شاگردان، یا هنرمندان دیگر در این زمینه همکاری کرده‌اند؟

 

با سلام و احترام، و تشکر از ابراز کنجکاوی و علاقهٔ شما به طرح مرمت و موزه کلنل علینقی خان وزیری و این فرصت پرسش و پاسخ که در اختیار من گذاشتید. اینجانب سال‌هاست با بزرگان فرهنگ و هنر، به خصوص موسیقی ملی و فلسفه ایران ارتباط و همکاری نزدیک و مستمر داشته و نیز افتخار شاگردی بیشتر این دردانه‌ها را دارم. شناسایی مقبره و پژوهش و نگارش زندگی و آثار و شخصیت بزرگان درگذشتهٔ فرهنگ و هنر کشور نیز از دیگر فعالیت‌های مستمر اینجانب است.

من هر سال در روز درگذشت و زادروز بزرگان، به محل آرامگاه آن‌ها می‌روم و ضمن غبارروبی در حد توانم و با هزینه شخصی و بدون کمک و مشارکت هیچ شخص حقیقی و حقوقی و سازمان و نهاد و مؤسسهٔ دولتی یا خصوصی، مرتبط یا غیرمرتبط با فرهنگ و هنر، بزرگداشت جهت گرامیداشت یاد و نام ایشان برگزار می‌نمایم.

پیرو این رسم دیرینه‌ام هر سال در شهریورماه و مهرماه به مقبرهٔ کلنل علینقی‌خان وزیری واقع در مقبرهٔ خانوادگی شمارهٔ ۱۰۵۳ روبروی قطعهٔ ۸۸ می‌رفتم تا این‌که در خردادماه ۱۳۹۸ دیگر تاب و تحمل دیدن مقبرهٔ مخروبه و نیمه ویران و بی‌نام و نشان کلنل علینقی‌خان وزیری را نداشتم. سال ۹۸ چهلمین سال درگذشت وی بود. لذا به این بهانه عزمم را جزم و تصمیم به مرمت و بازسازی مقبره ایشان گرفتم و با صرف هزینه‌ای حدود ۴۰ میلیون تومان از اندک پس انداز شخصی‌ام تاکنون تغییراتی بنیادین در آرامگاه ایجاد کردم که با مقایسه تصاویر قبل و بعد از بازسازی به عمق فاجعه بیشتر پِی خواهید برد.

 

  • خانهٔ موسیقی، شهردای یا نهاد‌های دیگر در این زمینه کمک، مشارکت و همراهی داشتند؟

 

متأسفانه خانهٔ موسیقی هیچ تماسی با من نگرفت چه رسد به آنکه بخواهد مشارکت هم کند، البته انتظاری هم نداشتم. هیچ تماسی هم از طرف مسئولان و هنرمندانی که دست‌اندرکارِ بنیاد وزیری هستند، نداشتم.

هیچ سازمان و نهاد و مؤسسه دولتی و خصوصیِ هنری و غیر هنری، هیچ‌کدام هیچ تماسی با من نگرفتند و هیچ‌گونه مشارکتی نکردند. متأسفانه استادان موسیقی و هنرمندان نسل جدید هم هیچ‌گونه واکنش و عکس‌العملی نشان ندادند! فقط پنج انسان شریف در تمام سال‌های زندگی و فعالیت‌های هنری‌ام یار و یاور و کنار و غمخوار و همراز من بودند، نخست پدرم و مادرم، دو فرشته شکسته بال و دل آزرده، که در سختی ها همیشه تمام قد کنارم بودند و از خود گذشتند تا رویاهای من محقق شود، دوم جناب آقای احمد مسجد جامعی، ایشان در طول ۲۰ سال گذشته همیشه حامی من بودند، روزی که به دفتر ایشان در شورای شهر تهران رفتم و از طرح و برنامه‌ام برای بازسازی آرامگاه کلنل وزیری گفتم، نگاهی پدرانه به من کردند و گفتند: «خوشم میاد غیرت داری ...» و این کلام ایشان شور و شوق مرا صد برابر کرد. سوم بانو ارفع اطرائی، بزرگ بانوی سنتور ایران که مادر ثانی من است و من شوق زنده بودن و زندگی را از اصالت وجود وی دارم و چهارم میلاد کیایی، نجیب زادهٔ سنتور، بزرگمرد شریف و وارسته ای که پدر ثانی من است.

 

 

  • طرح و ایدهٔ تبدیل آرامگاه به موزه استاد وزیری چگونه شکل گرفت؟ آیا با بازماندگان و شاگردانِ استاد در ارتباط هستید؟

 

همان‌طور که در پاسخ سؤال قبل گفتم در خردادماه ۱۳۹۸ تصمیم به بازسازی مقبره کلنل وزیری گرفتم و از همان‌جا با در اختیار داشتن مجموعه‌ای از آرشیو عکس‌ها و آثار صوتی و تصویری کلنل و دیگر بزرگان موسیقی طرح ایجاد موزه هنر و اندیشه و موسیقی کلنل نیز عملیاتی شد. در این راه جز آن پنج انسان یگانه هیچ کس دیگری هیچ همکاری با من نکرد.

همهٔ اعضای درجه یک خانواده و نزدیکان کلنل وزیری به جز همسر و داماد ایشان قبل از وی از دنیا رفته‌اند. خانم عذرا حجازی همسر ایشان در سال ۱۳۵۹ یک سال بعد از وفات استاد از دنیا رفت و کنار ایشان در مقبره خانوادگی شان به خاک سپرده شد. دختر ایشان خانم بدرآفاق وزیری یک سال قبل از وفات پدر از دنیا رفت و ایشان نیز در کنار پدر به خاک سپرده شد. حسینعلی ملاح، موسیقی‌دان و معلم بزرگ موسیقی کشور، یار دیرین و شاگرد و داماد کلنل علینقی خان وزیری نیز تیرماه ۱۳۷۱ از دنیا رفتند.

کلیهٔ یاران و شاگردان رسمی استاد وزیری همگی سال‌ها قبل از دنیا رفته‌اند و تنها چند تن از موسیقی‌دانان پیشکسوت که مکتب وی را دیده و درک کرده و در زمان ریاست ایشان بر هنرستان شاگرد هنرستان بودند، بزرگانی نظیر ارفع اطرایی و افلیا پرتو در قید حیات هستند که استاد ارفع اطرائی هم اکنون به دلیل طی مراحل درمان پزشکی ۷ سال است در آمریکا بسر می برند. وقتی ایدهٔ بازسازی و مرمت و برگزاری بزرگداشت کلنل علینقی خان وزیری را با استاد اطرایی در میان گذاشتم ایشان بی نهایت خوشحال شدند و گفتند: «کاری بس سترگ و عاشقانه می کنی، تو نخستین شخص بعد از انقلاب هستی که جریان ساز شده و بدعتی چنین نو و بدیع را بنیان می‌گذاری، تاریخ از تو به نیکی یاد خواهد کرد فرزندم» ایشان علیرغم بیماری‌شان، هر سال به احترام کلنل وزیری به ایران آمده و در هر سه مراسم که در دو سال اخیر برگزار نمودم، حضور داشته‌اند.

 

  • هزینه‌هایی که در مرمت آرامگاه انجام داده‌اید صرفِ چه مواردی شده است؟

 

مبلغ ۱۷ میلیون تومان برای طراحی و ساخت سنگ آرامگاه کلنل وزیری پرداخت کردم و قطعه شعری از استاد حسینعلی ملاح در وصف کلنل را بر روی سنگ آرامگاه حک کردم؛ ای مراد اهل دل استاد استادان لحن/ سوختی تا ساختی پرورده‌ها جانانه‌ها/ ای فروغ جاودان ای رهبر اهل هنر/ گرد شمع دانشت مائیم چون پروانه‌ها.

مبلغ ۴میلیون تومان برای گچ‌کاری و مرمت دیوارهای آرامگاه پرداخت کردم. مبلغ ۴میلیون تومان برای ساخت سردیس استاد به هنرمند ارجمند و مجسمه ساز برجسته کشور امیر موحدان (پسرعمویم) پرداخت کردم. مبلغ ۱میلیون تومان هزینهٔ ساخت کتیبهٔ آرامگاه استاد و مبلغ ۱میلیون نیز صرفِ هزینهٔ پایه سنگی سردیس استاد شده است که متن آن نیز از کتاب موسیقی نامه وزیری به قلم آقای علیرضا میرعلینقی با اندکی اضافات از خودم تهیه شد. مبلغ ۵ میلیون تومان هزینهٔ چاپ و شاسی مجموعه عکس‌های کلنل وزیری پرداخت کردم و ۱.۵ میلیون تومان هم هزینهٔ طراحی و لابراتوآر عکس‌ها پرداخت کردم. مبلغ ۲.۵ میلیون تومان هزینهٔ چاپ و قاب عکس پوسترهای مقبره شد. مبلغ ۱ میلیون تومان هزینهٔ طراحی و اجرای پردهٔ آرامگاه. و مبلغ ۴ میلیون تومان هم هزینهٔ تهیهٔ میز و صندلی و سیستم صدا و بقیه لوازم و ملزومات برگزاری ۳ بزرگداشت و هزینهٔ آمد و رفت هنرمندان پرداخت شده که اسناد پرداختی همهٔ این‌ها موجود است.

بعد از انجام کار، متأسفانه بعضی‌ها به جای تقدیر و تشکر و حفظ حرمت کلنل وزیری، به تکاپو افتادند که حاصل کار رابه نام خود سند بزنند، لذا در سایت‌ها و خبرگزاری‌ها در بوق و کرنا کردند که مدیر فلان جا و معاون بهمان جا در یک اقدام ملی و در راستای برنامه های فرهنگیِ خود آرامگاه یک استاد موسیقی را بازسازی و مرمت کردند و برایش بزرگداشت برگزار کرده و هنرمندان را تکریم کردند! دروغ و عوام‌فریبی گستاخانه...

برخی خود را نمایندهٔ جامعه موسیقی کشور جا زده و به طمع خورده رانت و نان و آبی از شهردار تهران بابت بازسازی آرامگاه کلنل وزیری تقدیر تشکر کردند!. این دروغ و توهین و بی حرمتی‌ها در خاطرم می‌ماند.

 

  • برای عملی شدن طرح موزه، از هنرمندان یا مسئولان چه انتظاری دارید؟

 

من هیچ انتظاری از هیچ احدی ندارم، فقط سر راه من مانع و دردسر ایجاد نکنند، مشارکت و یاری‌شان پیشکش! «در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن، شرط اول قدم آن‌است که مجنون باشی»

برخی مسئولان هنری کشور که مناصب دولتی دارند، تهی از هرگونه خلاقیت و ایده و شناخت و طرح و برنامه هستند، اصلا بزرگان هنر کشور را نمی شناسند، با هیچکدام از هنرها هم هیچ آشنایی ندارند، چنین مسئولانی چه کمکی می توانند به من بکنند!؟ قبل از اجرای طرحم، با مدیر و معاون چند نهاد و سازمان دولتی مکاتبه کردم البته نه برای گرفتن کمک، به رسم ادب صرفاً جهت اطلاع‌شان، شما باورتان نمی‌شود؛ حتی نام کلنل وزیری را هم نشنیده بودند!

با مسؤلانِ بهشت زهرا مکاتبه کردم، متأسفانه اصلا نمی‌دانستند کلنل وزیری کیست. حتی نمی‌دانستند که ایشان در بهشت زهرا آرمیده است! اینها درد بزرگی است. دردناک‌تر اینجاست که در میان اهالی موسیقی هم اختلاف و تفرقه حاکم است. باندبازی و مافیاگری در موسیقی ایران بیداد می‌کند! چند نهاد منفعل بنام هنر و موسیقی مانند خانهٔ موسیقی، خانهٔ هنرمندان، خانهٔ پیشکسوتان و امثالهم تأسیس شده که علنأ هیچ فعالیت سازنده و مستمر و موثری ندارند. چرا فرهنگ شریف باید تارش را به حراج بگذارد تا زنده بماند؟ چرا حسین دهلوی باید چهل سال منزوی و بیکار باشد و سرانجام در فراموشی و تنهایی مطلق از دنیا برود؟ چرا استاد ارفع اطرائی، باید خانه و زندگی و سازها و کتاب‌های با ارزش خود را که گنجینه ملی و میراث فرهنگی این مملکت است، به حراج بگذارد و بفروشد و آواره غربت شود تا هزینه درمان بیماری‌اش را فراهم کند تا که زند ه بماند؟ پس خانه موسیقی چکاره است؟ خانه هنرمندان چه کاره است؟ اینهمه بی‌توجهی به خالقان و وارثان حقیقی فرهنگ و هنر این سرزمین چه معنایی دارد؟ اعتبار و وجاهت اجتماعی عناوین سر در این خانه‌ها و سازمان‌ها و نیز اعتبار و مشروعیت پست و مقام مدیران و صاحب منصبانشان به حرمت و اصالت وجود این هنرمندان است ولاغیر.

درد بسیار است اما درمان نیست، غم بسیار است اما مرهم نیست، این موسیقی و این میراث سترگ خون بهای کلنل علینقی خان وزیری و حلقه یاران و شاگردان اوست و حرمت دارد.

طرح بازسازی و مرمت و تأسیس موزه آرامگاه کلنل علینقی خان وزیری به همت و با عشق و هزینهٔ شخص من بوده است ولاغیر و اجازه نمی‌دهم هیچ کسی با هر منصب و مقام و جایگاهی چه دولتی چه خصوصی، چه حقیقی چه حقوقی، عشق و دسترنج مرا به‌نام خود و یا سازمان تحت امر خود مصادره کرده و سند بزند. چنان‌چه احدی چنین کند، تمام قد در برابرش خواهم ایستاد و در محاکم و مراجع ذیصلاح قانونی اعاده حیثیت خواهم کرد.

 

 

  • همانطور که می دانید موزهٔ استاد صبا در مقاطع مختلف تعطیل و بازگشایی شده و در حال حاضر نیز تعطیل است. به نظر شما حفظ و نگهداری موزه‌های چهره‌های فرهنگ و هنر ایران، بهتر است از طریق نهادهای دولتی پیگیری شود یا بخش خصوصی؟

 

من حرف‌های بسیاری برای گفتن دارم، اما حفظ حرمت‌ها همیشه برایم اولویت بوده‌اند. خانه موزه استاد صبا را شاید، تأکید می کنم شاید به بهانه شیوع کرونا تعطیل کرده باشند، شاید هم فعل و انفعالات دیگری در حال وقوع است! کسی چه می‌داند؟ بدیهی است حفظ ابنیهٔ تاریخی و میراث فرهنگی و هنری و علمی بزرگان کشور، وظیفه قانونی و اخلاقی و سازمانی دولت‌هاست. اما درکل این مهم خصوصی و دولتی ندارد، هر ایرانی به سهم خود و در هر مقام و لباس و جایگاهی چه حقوقی چه حقیقی، اگر داعیهٔ هویت ملی و تمدن چند هزار ساله دارد و از میراث بزرگان به خود هویت و مشروعیت و آبرو و اعتباری بخشیده است، موظف و متعهد است که به هر طریقی که می‌تواند در حفظ و نگهداری و اشاعهٔ این میراث مسئولیت بپذیرد و بی‌چشمداشت، به بزرگان مملکت خود ادای دین کند. اما تنها کسانی واجد شرایط و صلاحیت مدیریت موزهٔ بزرگان فرهنگ و هنر و فعالیت در قلمرو هنر را دارند که در درجهٔ اول از جنس اصالت وجود آن اسطوره‌ها باشند، دوم عاشق و سینه‌سوخته و از خودگذشته و دردآشنا باشند و سوم دانش و تجربه و شناخت و جهان‌بینی در قلمرو هنر و اسطوره‌هایش داشته باشند، غیر از این، هیچکس صلاحیت آن ندارد که در قلمرو هنر ورود کند. دولت‌ها به شرطی که سهم‌خواهی نکنند، اگر ایده یا طرح و برنامه‌ای برای اجرا ندارند، فقط می‌توانند شرایط و بستر مناسب و بودجه و تنخواه فعالیت‌های موزه‌ها را برای بخش خصوصی و اشخاص حقیقی تأمین نمایند! و ایضاً دولت‌ها موظف‌اند جلوی سوءاستفاده و منفعت‌طلبی‌های سوءاستفاده‌گران و فرصت‌طلبان را که امروزه به‌نام هنر و هنرمند قلمرو هنر را جولانگاه عوام فریبی‌ها و دلالی‌ها و کاسبی‌های نامشروع خود کرده‌اند از طریق مراجع قانونی و حقوقی بگیرند و فضای هنر را از وجود این عناصر متقلب پاکسازی نموده تا موجب تشویش و تحریف و انحراف اذهان و سلایق عموم ملت نشود.

 

  • آیا برای سالروز درگذشت استاد وزیری برنامه‌ای در آرامگاه ایشان تدارک دیده شده است؟

 

من از بعد از بازسازی آرامگاه کلنل وزیری با خود عهد کردم هر سال و تحت هر شرایطی، آئین بزرگداشت مقام کلنل را چه در روز زادروز ایشان در ۱۷ مهرماه و چه در روز درگذشت ایشان ۱۸ شهریورماه در محل مقبره ایشان برگزار کنم ولو اینکه تنهای تنها باشم، از این به بعد این یک سنت ملی خواهد بود و هر سال برگزار خواهد شد. استاد ارفع اطرائی فرمودند: «این جریان و راهی را که آغاز کردی تا آخر ادامه بده و نگذار در میانه راه گسسته شود، حتی اگر ما نباشیم و تو تنهای تنها باشی ...» و این مسئولیت سنگینی است که بزرگ بانوی سنتور ایران، شاگرد و وارث عشق و اندیشه و هنر کلنل وزیری بر دوش من نهادند و من با همه عشق و وجودم بر عهده گرفته‌ام. این عشق سینه‌سوز را از بزرگان به ارث برده‌ام و جانانه قیمتش را هم می‌پردازم. متأسفانه به دلیل شیوع ویروس کرونا امکان برپایی گردهمایی عمومی نیست، اما برای روز درگذشت و روز ولادت ایشان تنی چند از بزرگان موسیقی از جمله میلاد کیایی و نادر مشایخی و حسن ناهید و بهرام گودرزی و برخی پژوهشگران صاحب قلم کشور از جمله علیرضا میرعلینقی و علی عظیمی نژادان گرد هم می‌آییم و ضمن گرامیداشت یاد و نام ایشان نشست و هم اندیشی نیز برگزار خواهد شد و به تحلیل و بررسی جایگاه و آثار و اندیشه کلنل علینقی خان وزیری خواهیم پرداخت.

 

  • سخن آخر 

در راه وطن ایثار باید نه انجام وظیفه ...

یا حق

پنجشنبه - ۱۹ مهر - ۱۴۰۳

ورود اعضا